آخرین نوشته ی این وب

انیران چهارشنبه 7 آبان 1393 ساعت 21:20 http://tutiehend7007.blogfa.com/

آمدم بگویم بی معرفت کجایی؟
امادیدم نه...هستی...خیالم راحت شد...
(میخواستم حسابی گله کنم)
خوبی؟

فدایت عزیزم . خوب شد نوشتم وگرنه حسابی ضرر میکردم نه ؟!:)

آلما سه‌شنبه 6 آبان 1393 ساعت 17:06

سلام خوبی ارغوان جانم؟
خوشحالم روحیه بهتری داری
منتظر ادرس جدید هستم
بچه ها رو ببوس از طرف من...

آلما جان به محض وب زدن تو اولین کسی هستی که خبرت میکنم . فدای مهربونیات

شقایق دوشنبه 5 آبان 1393 ساعت 00:46

آمدم بگویم دلم برای تو و نوشته های تو تنگ شده بود..
دیدم انگار دنیا را آب برده و مرا خواب برده بوده!!
شرمنده که دوست بامعرفت و خوبی نبوده ام...
تو وبلاگ جدیدت را شروع کن... من جبران می کنم به مولا..

تو که عزیزمی . این حرفها چیه . جبران کدومه :)

علی دوشنبه 5 آبان 1393 ساعت 00:11 http://fall-a-man.blogfa.com/

سلام خوشحالم حات خوبه مواظب خودت باش....

ممنونم

منیر شنبه 3 آبان 1393 ساعت 20:11 http://monirmonir.blogfa.com

سلام ارغوان جان. خوبی؟
اوضاع و احوالت چطوره؟ هنوز هم...؟؟؟!!!

سلام بر منیر عزیزم
خوبم . دروغ چرا ؟ خیلی بهترم . مثل روزهای اول بازگشتمان نیستم . خودم را جمع کرده ام . حتی گاهی پیش بیاید موقعیت اش بلند بلند میخندم . باور کن . خوبم عزیزم :)

شیما شنبه 3 آبان 1393 ساعت 20:09

اگه فراموشم نکرده باشی اشکال نداره ارغوان جان...
زود بیا و ادرس جدیدت رو برام بزار عزیزم...دلم خیلی برای نوشته هات تنگ شده...برای صحبت هامون...برای کیان برای بهار...:(
از اینجا و زندگیم به شدت غافل شدم ....

خدا شاهده به یادتم . مگه میشه تو رو از یاد برد شیما . ما با هم خیلی حرفها زده ایم . نه ؟
من هم دلم برای وبکم تنگ شده . اینکه همدیگر رو ببینیم و من به عینک تو بخندم و تو به چشم های مصنوعی من و از هر دری گفتن . مسنجرم بالا نمیاد نمیدانم چرا ؟:(
می بوسمت شاید بیشتر از هزارتا حتی .

1 شنبه 3 آبان 1393 ساعت 11:12

نرو بلا

ها؟