دستی تکان بده حالا که میروی...

آمدم اینجا بنویسم تا پایان ماه را نیستم .

اینجا بنویسم آلما ! نیستی چرا ؟؟؟ نکند تنها گذاشتن من شده باشد تصمیمت ؟!

آمدم تا بگویم یادم هست که به یادتان باشم ...

خدا نگهدار 

نظرات 15 + ارسال نظر
شیما یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 12:20

قصد اومدن هم که نداری!چشممون به در خشک شد!

آلما دوشنبه 9 تیر 1393 ساعت 18:00

سلام
خوبی ارغوان جانم؟
روزی دوبار سر میزنم.نیستی هنوز و من همچنان مشتاق ومنتظر
انشاالله خیر باشه هر چی.....

آلمای من‏!بخدا من هم با گوشی فقط میتوانم حرفهای شما را بخوانم و اگر وقت بشود پاسخی بدهم.فدای تو بشوم دعا کن خیر باشد‏!‏

علی شنبه 7 تیر 1393 ساعت 22:35

سلام شب بخیر
اگه میشه در مورد عروسی خواهرتون مطلبی بنویسید........
التماس دعا دارم در این روز های زیبا

بیایم,چشم مینویسم.محتاجیم

علی شنبه 7 تیر 1393 ساعت 17:55

سلام عصر بخیر ممنون من خوبم چقدر سفرتون طول کشیده منتظر نوشته هاتون هستم

بخاطر پرونده ای از همسرم اقامتمون در اینجا خیلی طولانی شد.می آیم و میگویم سفرنامه را.انشالله

علی جمعه 6 تیر 1393 ساعت 11:50

سلام امیدوارم حالت خوب باشه ......

ممنون که می پرسی حالم را هنوز ... خوبم
شما خوبی؟

مامان رهام پنج‌شنبه 5 تیر 1393 ساعت 18:28

سلام ارغوان جان

چقدر منتظر بودم از سفر بیام و تند تند بخونم نوشته هاتو اما انگار تو هم نیستی و ننوشتی
هر کجا هستی در کنار خانواده ی عزیزت خوش
وسلامت باشی

منتظرت میمونم

خب گیر بودم و گرفتارم هنوز :(
هنوز برنگشتم لیلا
خیلی خسته ام . خیلی زیاد

سهیلا یکشنبه 1 تیر 1393 ساعت 13:46

http://up.shamsipour-ac.ir/uploads/images/1393/ordibehesht/6f2f6a73e2d71.swf

کودکانه هایم... چهارشنبه 28 خرداد 1393 ساعت 19:47 http://monirmonir.blogfa.com

سلام.
نوشته هات رو دوست دارم. خیلی زیاد.
مدتیه که می خونمت.

خوشحالم .خوش آمدی

آلما چهارشنبه 28 خرداد 1393 ساعت 18:23

سلام
کی بر میگردیییییییییییی؟
خوبی؟بچه ها خوبند؟
منتظرما

سلام آلماجان‏!میام اوایل تیر.میام عزیز.ممنون ک پرسیدی حالمو همیشه و همه وقت

آلما شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 10:56

سلام
سعادت گرچه بیرنگ است
ارادت همچنان باقیست

آلما سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 06:45

سلام
خوبی ارغوان خانم
ببین چطور این پست الکی الکی شد اختصاصی آلما
ارادتمندیمممممممم

گلابتون بانو یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 17:00 http://golabatoonbanoo.blogsky.com/

خیر باشه.
کار خوبی کردی خبر دادی!

rahi شنبه 17 خرداد 1393 ساعت 22:02 http://www.shahane.blogfa.com

عزیزکم
مهربانم
سلام
ببخش...خواهش میکنم مرا ببخش.
توی عزیز دل را یادم نرفته. تویی که برایم نگران بودی
من اینقدر درگیرم با این زندگی که بی معرفت هم شده ام.
ببخش گل ارغوان
بهار را ببوس...
دوستت دارم...خیلی.

آلما شنبه 17 خرداد 1393 ساعت 12:10

ارغوان جان حدس میزنم درگیر عروسی آبجی باشی که نیستی تاآخر ماه...
شرمنده ام که کسالت وکار اجازه نداد بیشتر باشم. بذار بهار بزرگ بشه انشاالله میفهمی چی میکشم الان خواهر .همه گرفتاریها یه طرف داشتن دختری درسن بلوغ یه طرف..گاهی میشینم وسط اتاق ومیگم خداااا کم آوردم دیگه....
آیدا درگیر امتحاناتش بود بسیار حساس شده حتما باید بیست باشه نمره اش.عصبی وضعیف شده منم مریض وداغون برگه صحیح کردن و بدو بدو رفتن سرکار با حال خراب حساسیتهای آیدا و...و...و...
خدا رحم کرده که هستم هنوز والان دارم اینجا برات درد دل میکنم....
نبودی هم اشکال نداره من بیادتم و برات مینویسم گاهی جان خواهر..به قول علی جانم ما استان فارسیها یا علی مون یا عمر نمیشه تا بتونم هستم عزیز

آلمای عزیزم‏!چ خیالم راحت شد ک اومدی .ک هستی.آیدای عزیز رو ببوس و تحملش کن.مادر بودن جز حرص و فکر و استرس چی داره‏?یادم نمیره عید امسال رو ک بهار چن تا رنگ آمیزی داشت و نق نق و استرسش کشت منو.خدا عاقبت همه رو ختم ب خیر کنه.فدای تو

آلما شنبه 17 خرداد 1393 ساعت 08:29

سلام
عزیز خواهر شرمنده اگه کم سعادت شدم گرفتار بیماری وامتحانات پایان سال
سلامت باشی هرجا هستی ارغوان جانم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد