مرور ...

من عطر می خواهم .از آن عطرهایی که تکراری اند . دقیقا از همان هایی که وقتی 16 ساله بودم و امتحان فیزیک را خراب کردم . همانی که بویش همیشه مرا یاد آینه های کاو و کوژ می انداخت . یا از آن یکی ، عطر روزهای کتابخانه . روزهای استرسی که حالا دیگر ازش خبری نیست . اضطراب مذخرف و بیهوده ی کنکور . یا نه ! از همانی که من و مهدیه میزدیم مچ دستهایمان و دست هم را میگرفتیم و خیابان شریعتی دزفول را با اسم های ساختگی مان گز میکردیم و هر و کرمان به هوا بلند بود . عطری که گاهی غزل و شیوا میزدند و گاهی آرزو و مبینا و گاهی ... . همان که مرا یاد شیطنت های گاه وبیگاه می انداخت . یاد روزهایی که از ترس پدر حتی جرات نگاه کردن به احدی را نداشتم . و تنها خلافمان دیدار همکلاسیهای گذشته ای بود که ازدواج کرده بودند . و بعضا بلند بلند خندیدن هایمان توی مسیر . من عطر میخواهم . از همان عطر های گرمی که من هر هفته میخریدم و تند تند تمامشان میکردم . از همان هایی که درد انتخاب زورکی هنوز هم از بویش چمبره میزند توی دلم . از عطر بیکی که روزهای نامزدی به سر و لباسم میزدم و او دوست داشت . او نفس های عمیق می کشید ازش . و مرا با آن بو ، بغل کرد و بوسید اول بار . من عطر میخواهم . عطر روزهای جوانی ام را . نه از این ادوکلن ها و عطرهای گرانقیمت . از همان ارزان تر ها . از همان ساده ها . من عطر روزهای سادگی ام را می خواهم . 

Dido - This Land Is Mine.mp


* آلمای عزیز ! آدرس بگذار لطفا . خواهش میکنم .

نظرات 6 + ارسال نظر
آرزو (همه اطرافیان من) چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 ساعت 19:58 http://ghezavathayam.blogsky.com

می دونی منم پررنگ ترین خاطره 16سالگیم گند زدن توی امتحان نهایی فیزیک سال سوم دبیرستانمه.
ممنون که همیشه هستی

مامان رهام چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 ساعت 10:54

سلام به ارغوان مهربانم خوشحالم پیدات کردم وبیشترکه خواندمت مثل همیشه بی نظیر گاهی خندیدم به حرفای شیرین بهار جان و گاهی حسرت که تو باید نویسنده میشدی ومن دربه در کتابت را پیدا میکردم
روزهای آمدنم به نت خیلی کم شده اما باور کن فقط به شوق خواندن تو و دریا آمدم که خوشبختانه تورا یافتم اما دریا ؟؟؟؟
حرفای ناگفته ی من بسیار
همیشه بخند جهره ات زیبا تر میشه

هی لیلا!
خوشحالم که اومدی
عزیز دلم
رهام خوبه ؟
لیلا تو رو خئا یه فکری به حال دوستی مون کن . دریا هم خوبه . بعضی وقتها با هم در موردت حرف میزنیم . اینکه آیا کجایی ؟
لیلا انقد دیر به دیر نیا
دریا نمی نویسه دیگه . خب اون شاغله و من خانه دار . یادت که هست ؟
زود بیا . منتظرتم عزیز دلم

آلما سه‌شنبه 16 اردیبهشت 1393 ساعت 12:41

سلام ارغوان زیبای دوست داشتنی
هیچ میدونی اشکم سرازیر شد از این پست وپیغام
چشم آبجی گلم آدرس هم به چشم وبوقتش
فعلا معذورم پسورد ایمیلم هک شده.چرا نمیدونم ویه سری معذورات دیگه
دلم هوای سادگی کرده چیزی که مدتهاست اطرافم ندیدم فقط به سادگیم خندیدن جان دلم

قربانت
منتظرم

duman سه‌شنبه 16 اردیبهشت 1393 ساعت 12:32 http://rendaneh-mast.blogfa.com

می پرم
با تو مثل شاهین
بی تو
مثل عطر!
می دونم به پستت ربطی نداره ولی با خوندن این متن این شعر که شاعرش رو نمی دونم کیه به ذهنم اومد گفتم بنویسم!

تو چه باربط ، چه بی ربط ... همیشه زیبا نظر میدی . همیشه خوب !

شازده کوچولو سه‌شنبه 16 اردیبهشت 1393 ساعت 08:57 http://24989.blogfa.com

گل برای گل

شیما دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 22:24

عطرهای سادگی دیگه پیدا نمیشه...
اگر شد من هم میخوام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد