می نویسم تا یادم بماند

خانه ام از همیشه زیباتر شده است . امروز دلم نمیخواهد بیرون بزنم از خانه . فردا را نمیخواهم برای خرید کردن تلف کنم . مثل دیروز که تمام ساعت هایش را همینجا بودم . زندگی از لای پنجره های دوجداره ی خانه با هزار شوق و ذوق آمده تو و آشپزخانه برای لحظه هایم چای های خوش عطر و خوب دم می کند . من برای هر لحظه ی این روزها خدا را بارها و بارها شکر کرده ام . خواهرانگی هایم دارد خرج می شود . به پای کسی که ارزشش خیلی خیلی بالا تر از اینهاست .

-------------------------

* حالم بشدت خوبه این روزها . گوش شیطان کر .

** این ها رو نمی نویسم که دل کسی رو که خواهر نداره بسوزونم . بخدا می نویسم تا بعدها بیام و بخونم و دل خودم بسوزه . 

*** 

آخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ :

توی دالانی از سکوت و هراس

پشت دیوارهای دلتنگی

می کشم انتظارو میکشدم

بین یک مشت آدم سنگی

در اتاقی که فقر می چکد از

سقف و دیوار سرد و نمناکش

پدر و منقلی که می سوزد

مادر و چشم های غمناکش

پشت در حاجی شکم گنده

آمده هی نزول می خواهد

انکاحُ...چه سنت تلخی

که مرا جای پول می خواهد 

 مثل یک پیچ هرز می لولم

توی سوراخ آرزوهایم

می شوم یک پرنسس خوشبخت

در دل کاخ آرزوهایم

 و تو یک شاهزاده مغرور

می رسیدی سوار کالسکه

می شدی محو رقص من در نور

توی شبهای جشن بالماسکه

 مشت می کوبم از درون به سرم

هی لگد می زنم به بخت دلم

می روم از تویی که آویزان

شده ای روی بند رخت دلم

 گور بابای عشق ، می خندم

به تو و اشک های غمگینم

به تو و التماس های دلم

به تو و خاطرات شیرینم

 عشق یعنی حساب بانکی ِ پـُر

فقر را با نزول بلعیدن

عشق یعنی سیبیل حاج آقا

روی لبهات وقت بوسیدن . . .

زنده یاد ساناز بهشتی


she ...

اگر مرا دوست نداشته باشی

دراز می‌کشم و می‌میرم

مرگ نه سفری بی‌بازگشت است

و نه ناگهان محو شدن

مرگ دوست نداشتن توست

درست آن موقع که باید دوست بداری

 از : رسول یونان 

.................................

* خواهرم ، خواهر بزرگترم ، همانی که در بچگی خون هم را میخوردیم و چشم دیدن هم را نداشتیم و حالا ، سالهای زیادیست که از روزهای گیس و گیس کشی رسیده ایم به خواهرانه گیهای درست و حسابی و همچینی مشتی مان ! دارد می آید . بخدا صبح زنگ زد و مرا غافلگیر کرد و کلی قسم خورد تا باورم شد با اتوبوس اهواز - شهرکرد دارد می آید . خواهرم فرشته است بخدا . بیشتر از 10 ساعت را نشست توی اتوبوس تا بیاید و من و بچه ها را ذوق زده کند ... خدایا ! ممنونم . 

** داشتن خواهر ، انهم از این نوعش نعمت بزرگیست . 

***نبودن هایم ، سرنزدن هایم ... خلاصه اینهمه بی نظمی ام را توی رفاقت ، ببخشید .