بی زحمت بروید کنار ! بگذارید احساس هوایی بخورد ...

----------------------

پ ن : افکار مزاحم ، حال و روز ناخوش ، نمیگذارند بنویسم ! نمیگذارند بخوانم !

یکی می گفت : دنیای تلخی شده. زمین تلخ و زمان تلخ و آدمها تلخ و ... حالا تو تا آخر دنیا ملاحظه کن و صبور باش و هیچی نگو... ببینم کی میگه خرت به چند؟!


------------

از کامران فریدی

من

گاو پیشانی سفید عاشقی هستم

که قومِ غم

داشته و نداشته ام را

چپاول کرده است

خانه ام را به آتش کشیده

و تجاوز کرده است

به زنی که در درون سینه ام می زیست؛

غم

این حرامزاده ی بی پدر

این زالوی پیر

این درخت بی ثمر

بی تو

وحشیانه در انحطاط رگ های خسته ام

ریشه دوانده است !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد